ادعانامه‌ای علیه حافظ!

استاندارد

محضر محترم مقامات قضائی کشور، ایدهم الله تعالی

سلام علیکم

احتراما به استحضار می رساند این جانبان تعدادی از جماعت نسوان مراتب اعتراض خویش را نسبت به اشعار مساله دار آقای شمس الدین شیرازی ، ملقب به حافظ اعلام داشته و تقاضای رسیدگی و برخورد قانونی و قضائی با نامبرده  و سروده های غیر اخلاقی ایشان را داریم.

شگفتا در روزگاری که توجه به درخواستهای زنان در سرلوحهّ برنامه ّ تمامی ملتهای پیشرفته قرار دارد ، چرا باید به کتاب شاعری اجازهّ چاپ داده شود که صراحتا اسم جمعی از خانمها را  که همگی از افراد حقیقی و شناخته شده هستند ، در ضمن اشعار معلوم الحال خویش آورده  و با حیثیت همگی بازی کرده است! مگر این شخص که ادعا می کند حافظ کل قرآن است ، خودش خواهر و مادر ندارد ؟! آیا خودش می پذیرد که دیگران اسم خواهر و مادر و دیگر بستگان مونثش را در اشعار شان بیاورند ؟ پس چرا  اسم یک عده نامحرم و زن و دختر مردم را در لا بلای شعرهای خودش آورده و اسم نوامیس دیگران را روی زبانها انداخته است!؟ رجاء واثق دارد در جهت احقاق حق این جانبان دستور اقدام لازم صادر فرمایید

                                                                                                 با احترامات فائقه

از طرف: فیروزه بواسحاقی – سوسن آزاده – خاتون ظفر – نغمه داودی – شیرین قلندر – غزال رعنا – نرگس رعنا – زهره چنگی – مهتاب دل افروز – صنم لشکری – کیمیا بهروزی – کوکب رخشان – عشرت شبگیر – شوکت شاهی -کوکب هدایت و…

 

در پیوست شکوائیه به بخشی از ابیات شاعرنمای مزبور اشاره می شود:

راستی خاتم فیروزهّ بواسحاقی خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود

برکش ای مرغ سحر نغمهّ داوودی باز
که سلیمان گل از باد هوا باز آمد

چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد

صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
به لعب زهرهّ چنگی و مریخ سلحشورش

به بندگی قدش سرو معترف گشتی
گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی

عشرت شبگیر کن ، می نوش ، کاندر راه عشق
شبروان را آشناییهاست با میر عسس

غبار راه طلب کیمیای بهروزی ست
غلام همت آن خاک عنبرین بویم

و…ابیات فراوان دیگر!