رودکی و قصه توزیع

استاندارد

رودکی از شاعرانی است که به فراوانی از بخشش ممدوحانش یعنی امیران سامانی بهره مند بوده است. مبلغ این صله ها در آن روزگار آنقدر زیاد به نظر می رسیده که خود او در “قصیده پیری” و در سالیان کهنسالی به حسرت از آن “حال خوب” یاد کند:

بداد میرخراسانش چل هزار درم
درو فزونی یک پنج میرماکان بود

ز اولیاش پراکنده نیز هشت هزار
به من رسید بدان وقت، حال خوب آن بود

با یک حساب سرانگشتی مجموعه دریافتی رودکی از امیزخراسان و ماکان کاکی، از سرداران آن دوران، و اولیای امیرسامانی پنجاه و سه هزار سکه نقره بوده است.( 40000+5000+8000=53000). البته بعضی از شارحان شعر رودکی این مبلغ را به گونه دیگری هم محاسبه کرده اند که از آن درمی گذریم.

این رقم شاید برای ما که در دوران مشکلات اقتصادی به سرمی بریم رقم بزرگی به نظر نرسد، اما برای رودکی و شاعران روزگار او رقم رشک انگیزی بوده است؛ آنقدر رشک انگیز که حتی حسرت شاعران قرنها بعد را نیز برانگیزد. ازرقی هروی، شاعری که یک قرن بعد می زیسته از این ماجرا با عنوان “قصه توزیع” یاد کرده است:

حدیث میرخراسان و قصه توزیع
بگفت رودکی از روی فخر در اشعار

و عنصری شاعر بزرگ قرن پنجم که بهره مندی هایش از صلات محمود غزنوی خود تا قرنها به افسانه مبدل شده بود نیز از آن ماجرا یاد کرده؛ البته رقم را کاهش داده و به چهل هزار درهم رسانده است. با این همه پیداست که این رقم هم در دوران طلایی  سلطان غزنوی و آن همه بخشش ها و دست و دل بازی های او از غنایم هند باز هم رقم کلانی شمرده می شده است. عنصری می گوید:

چهل هزار درم رودکی ز مهتر خویش
بیافته ست به توزیع زین در و آن در

نظامي عروضي نیز در قرن ششم از اين بخشش‌ و بهره‌مندي‌ ياد كرده و دليل آن را زودشعري و بديهه‌گويي رودكي دانسته است: آن اقبال که رودکی در آل‌سامان دید به بدیهه گفتن و زودشعری، کس ندیده‌است.

“توزیع” در اصل به معنی بخشش یا گونه ای بخشش است که شخص بخشنده مال یا قسمتی از مال را به اطرافیانش- از اعیان و اشراف و …- حواله و واگذار  می کرده تا آنان مبلغ مورد نظر را به طور پراکنده به شخص بپردازند. منظور رودکی از عبارت ” ز اولیاش نیز پراکنده…” همین است.

چنین به نظر می رسد که رغبت شاعران به مال توزیع  در آغاز زیاد بوده، تا آنجا که منوچهری که از شاعران بزرگ قرن پنجم است از ممدوح خویش طلب مال توزیع کرده است:

من از تو همی مال توزیع خواهم
بدین خاصگانت یگان و دوگانی

اما رفته رفته از علاقه شاعران به صله توزیعی کاسته می شود و در قرون بعد این شیوه با استقبال شاعران روبه رو نمی شود. علت این امر می تواند بدقولی اطرافیان پادشاه باشد که حواله ها را نقد نمی کرده و شاعر بیچاره را سرمی دوانده اند. شاید انوری که ملاطفت ممدوح را بر مال توزیع رجحان داده به همین علت باشد:

عاطفت های خاص تو داده ست
صد رهم بی نیازی از توزیع

و بدین ترتیب کار به جایی می رسد که  برخي از شاعران که از آزادگی بیشتری برخوردار بودند اين شيوه را دور از شان خود  و مایه ننگ و توهین مي‌شمرده‌اند. ابن يمين از این گروه است که سروده است:

تا مرا هست آگهی از همّت عالیّ شاه
از زر توزیع اگر گنجی‌ست ننگ آید مرا