نشان پنجم حماقت!

استاندارد
 

نشان پنجم حماقت ترجمه فرمایشات بامزه یا تقریبا با مزه شماری از آدمهای مشهور دنیاست. این کتاب را چند سال پیش آقای حسین یعقوبی ترجمه کرده است. در اینجا تیمنا و تفننا! گزیده بعضی از این کلمات قصار را که به نحوی به عالم ادبیات مربوط می شوند، تقدیم حضور می کنیم. مسئولیت صحت و سقم این حرفها با گویندگان آنهاست! ضمنا برای آشنایی با نام صاحبان اقوال به خود کتاب مراجعه فرمایید.

کثیف ترین کتابها و آدمها ، آنهایی هستند که به عنوان ذمّ منکرات به تشریح دقیق آنها می پردازند!

منتقد مردی است که راه را بلد است اما رانندگی نمی داند!

سطل زباله محرم و مدفن اسرار یک نویسنده است!

میزان پیچیدگی نثر یک نویسنده ، نسبت مستقیم با بی سوادی او دارد!

یک قانون عمومی می گوید که هر شاعری یک ابله واقعی است، اما نوشته شما به من ثابت کرد که هر ابلهی لزوما یک شاعر واقعی نیست!

منتقد کرمی است که می خواهد به چارپایان دویدن یاد بدهد!

اگر شما آثار ادبی یک نویسنده را بدزدید، به عنوان “سرقت ادبی” تحت تعقیب قرار می گیرید،اما اگر اثر چند نویسنده را بدزدید به عنوان محقق و مولف مورد تقدیر قرار می گیرید!

شعرای آماتور تقلید می کنند، شعرای حرفه ای می دزدند!

با وجود اینکه نویسندگی حرفه ای مردانه است ، نمی دانم چرا خراب شدن اخلاق مردم دنیا را گردن زنان می اندازند!

پا نویس ها سگهای کوچکی هستند که در پایین یک متن پارس می کنند!

هیچ گاه کتابهایت را به دیگران قرض نده- اشتباهی که من به سختی چوبش را خورده ام- باور کنید تنها کتابهایی که اکنون در کتابخانه برایم مانده، آنهایی است که از دیگران قرض گرفتم و پس ندادم!

تاریخ ادبیات توالی ظهور نسلهایی است که تنها فحش و فضیحت نثار پیشینیان خود می کننند!

شاعری تلاشی عبث و بی معنی برای رنگ کردن باد یا یک همچنین چیزهایی است!

پانزده سال طول کشید تا فهمیدم به هیچ وجه استعداد نویسندگی ندارم، اما دیگر خیلی دیر شده بود،چون به عنوان نابغه ادبیات معاصر خیلی مشهور شده بودم!

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *