طوفان: نوشته اند : طوفان کلمه عربی ( ظاهرا از اصل یونانی) و به معنای “باد و باران بسیار شدید” است.
* طوفان در عربی همه مصائب و بلایا – از سیلاب و تندباد و بیماریهای فراگیر و حتی ظلمت و تاریکی فراوان – را شامل می شود. در متون فارسی هم از طغیان چهار عنصر با عنوان طوفان یاد شده ، مثلا خاقانی از طوفان آبی و طوفان بادی سخن می گوید:
دفع این طوفان بادی را سبب
دولت شاه اخستان دانسته اند
اگر عالم خاک طوفان بگیرد
دل تشنه الاّ سرابی نبیند
غیر قابل احتراز: نوشته اند: این ترکیب و مرادف آن غیر قابل اجتناب ترکیب زشت و مضحکی است…
* علت زشتی و مضحک بودن این تعبیرات رایج دانسته نشد. توضیح بیشتر در ذیل قابل و غیر قابل خواهد آمد.
فتوحات : نوشته اند: فتوح جمع فتح است و ظاهرا نیاز به جمع مجدد ندارد، ولی گاهی آن را دوباره جمع می بندند و فتوحات می گویند. بعضی از ادبا فتوحات را غلط می دانند…
* فتوحات که در عربی و فارسی رواج فراوان دارد و نام اثر مشهور و بزرگ ابن عربی نیز هست ، جمع مصدر فتوح – به معنی گشایش – است ، نه جمع الجمع کلمه فتح! فتوح در فرهنگ صوفیه بر نذوراتی که به اهل خانقاه می رسیده نیز اطلاق می شده است. حافظ سروده است:
نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
فجیع: نوشته اند: این کلمه در عربی به کار نرفته است و فارسی زبانان آن را ظاهرا از روی کلمه فجیعه به معنای”مصیبت ، بلای بزرگ” ساخته اند.
* به گواهی فرهنگهای معتبر و در دسترس عربی ، مثل لسان العرب ، این واژه در عربی کاربرد دارد . شواهدی نیز در نظم و نثر عربی از استعمال آن می توان نشان داد.
قابل ، غیر قابل: مولف محترم تركيباتي را كه با قابل و غير قابل ساخته مي شوند ، مثل قابل تحمل و غير قابل تحمل گرته برداری از برخی تعبیرات فرنگی می دانند و می نویسند: این نوع ترکیب بندی بی آنکه غلط باشد ، در متون معتبر زبان فارسی به کار نرفته است و بهتر است از استعمال آن که منافی زیبایی و ایجاز کلام است خودداری شود.
* قابل و غیر قابل…در عربی قدیم و جدید ، رواج دارد . در متون فارسی هم قابل چیزی بودن و نبودن فراوان به کار رفته است. کلیم کاشانی می گوید:
اوضاع عمر قابل دیدن دو بار نیست
رو پس نکرد هر که از این خاکدان گذشت
به نظر می رسد که به قیاس قابل دیدن ، می توان غیر قابل دیدن را نیز پذیرفت. ظاهرا کاربرد این ترکیبات منافات زیادی با ایجاز و زیبایی کلام ندارد و نباید وسواس بیش از حد در این زمینه نشان داد.
قدیم/ قدیمی: نوشته اند : کلمه قدیم در عربی صفت است و طبعا نیازی به “ای”[i]صفت ساز ندارد. با این همه ، امروزه در فارسی میان معنای این دو کلمه فرق می گذارند…
* کاربرد قدیمی در فارسی، امروزی نیست و در متون کهن هم آمده است. خاقانی می گوید:
کینه عدل تو هست در دل فتنه مدام
هست قدیمی بلی کینه گرگ و شبان
هنوز ادامه دارد…