واژه ها و رنگها

استاندارد

در ارتباط بین شعر و نقاشی همین بس که قرنها پیش, جاحظ شعر را نوعی نقاشی و گونه ای تصویرگری با کلمات دانسته است. پاره ای سروده ها دقیقا یک تابلو نقاشی را پیش چشم ما مصور می کنند. بسیاری از سخنوران زبان فارسی یقینا با عوالم نقاشی و نگارگری بیگانه نبوده اند و در تصویرسازیهایشان از عناصر موجود در نقاشی های ایرانی فراوان بهره برده اند.

علاوه بر جذابیتهای ظاهری تابلوها , همواره عواملی در زوایای خطوط و در سایه روشن رنگها وجود داشته که نگاه شاعران را به جود جلب می کرده است. از این عوامل می توان به پارادکسی اشاره کرد که میان “شتاب” و “سکون” در نقاشی ها جاری است. آهویی که بر پرده نقاشی یک شکارگاه از برابر شکارچی می گریزد , با “شتاب ساکن ” خویش تمثیلی از این پارادکس شگفت است. واعظ قزوینی چه زیبا سروده است :

ز خود هر چند بگریزم همان در بند خود باشم
رم اهوی تصویرم شتاب ساکنی دارم !

pp1257و چهره ها و تصاویر با حالت یکنواختی که بر پرده نقاشی دارند , نمودار نوعی “حیرت ” اند.تاثیر تبریزی سروده است:

حیرت از دیده من پا نگذارد بیرون

پرده چشم من و پرده تصویر یکی ست!

در نگاه بیدل دهلوی بلبل تصویر نیز با “بال رنگ” پرواز می کند.  راستی وقتی  رنگ “می پرد” چرا پرواز بلبل تصویر ناممکن باشد؟!

نیستم بی سعی وحشت با همه افسردگی

بلبل تصویرم و تا رنگ دارم می پرم!

به نظر صیدی طهرانی :

صورت دیوار هم در عالم خود زنده است

هر کسی را جامه هستی به رنگی داده اند!

با این مقدمه شما را با ابیاتی آشنا می کنیم که هریک به گونه ای تصویرگر رابطه شعر و تصویرند:

 آب تصویر:

ناله من ز ناتوانیها

 بی صداتر ز آب تصویر است(واعظ قزوینی)

ابر تصویر :

گریه ظاهر نشود دیده حیرت زده را

ابر تصویر به صحرای دگر می بارد (قاسم مشهدی)

چمن تصویر :

هیچ کس را گل امیدی از آن بر سر نیست

باغ بی حاصل دنیا چمن تصویر است! (ناظم هروی)

دیده تصویر :

مرا بر لب نفس از ضعف , چندان دیر می آید

که پنداری نگاه از دیده تصویر می آید ! (قاسم مشهدی)

غنچه تصویر :

سخن عشق اثر در دل زهاد نکرد

نفس صبح چه با غنچه تصویر کند ؟! (صائب)

گل تصویر :

ز چشم اهل تحیر نشان اشک مخواه

که کس گلاب نمی گیرد از گل تصویر(بیدل دهلوی)

محفل تصویر :

پاس دلبر بزم ما را محفل تصویر کرد

کز حیا تا آخر مجلس به سرگوشی [= نجوا] گذشت ( اشرف مازندرانی )

مردم تصویر :

داریم همچو مردم تصویر در جهان

بیداریی که فرق ندارد ز خواب ما (عالی شیرازی)

مرغان تصویر :

نغمه خاموشی ست مرغان گل تصویر را

با خیال او دم از گفتار می باید کشید ( صیدی طهرانی)

مطرب تصویر :

با وجود حیرت از ذکر تو غافل نیستیم

مطرب تصویر را در پرده هست آهنگها (نجیب کاشانی)

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *