؟!

استاندارد

7626793-md  چقَدَر مانده به پایان پریشانی من
چقَدََر مانده به چشمان تو…ویرانی من

چند ساعت به طلوع گل مریم داریم
چند جام آینه باقی ست به حیرانی من

چند نوبت که بخوابیم زمین می شکفد؟!
پاسخی ده به دل ، این کودک پنهانی من!

چقَدَر مانده که باران بزند خیس شویم
زیر باران برسد فصل غزلخوانی من

چند بوسه…که سرانگشت نوازشگر تو
بسترد نرم ، عرق از تب پیشانی من

جز تن تو که برهنه تری از روح نسیم
کیست پنهان شده در جامهّ عریانی من

این بیابان که به صحرای جنون نزدیک است
وعده گاه تو شد و روح بیابانی من

سر نهادم به سر زلف تو ….یا سر برود
یا به سامان برسد بی سر و سامانی من!

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *