کتاب خمیرمایه دانایی است!

استاندارد

این پست شامل دو مقدمه و یک ذی المقدمه است:

یکی از راههای خلاص شدن از دست کتابهایی که خدای ناکرده ، زبانم لال ، به هر علت ، مجوز نشر نمی یابند یا احیانا روی دست ناشر باد کرده یا همینجور الکی قفسه ارزشمند و نفیس کتابخانه ها را اشغال کرده اند ، همانا خمیر کردن آنها و تبدیل آنها به مواد سودمندی مثل دستمال کاغذی و شانه تخم مرغ و جعبه شیرینی و غیره (مخصوصا همین وغیره !) است.به تجربه ثابت شده که خمیر کردن کتاب از سوزاندن آن که باعث آلودگی هوا و محیط زیست و غیره می شود ، به مراتب بهتر و اقتصادی تر است!! این یک مقدمه.

یک مقدمه دیگر اینکه مرحوم خیام نیشابوری به حکم حکمت بالغه خویش همواره به اصل اشیا توجه می کرد و مثلا می گفت :

 این کوزه چو من عاشق زاری بوده ست
در بند سر زلف نگاری بوده ست

این دسته که بر گردن او می بینی
دستی ست که بر گردن یاری بوده ست

حالا با توجه به دو مقدمه یادشده و با نوعی نگرش نئو خیامی اگر به اشیاء پیرامونمان بنگریم ممکن است به رباعیاتی از این دست برسیم:

این کوزه که در کنج خرابی بوده ست
یک روز پر از شراب نابی بوده ست

وین شانهّ تخم مرغ هم گر نگری
یک روز برای خود کتابی بوده ست!

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *