ما و برادران غیور ما
فریادها زدیم
ولی در باد !دشنام بود و خشم و هیاهو بود
مشتِ درشت ِ برشده
هر سو بود
فریادها زدیم
ولی در باد !دشنام بود و خشم و هیاهو بود
مشتِ درشت ِ برشده
هر سو بود
[ اجداد ما بجز شب آدینه
اغلب نمی شوند چنین آباد ! ]
آن گاه حفره های دهانها را
از آبهای مظلمه آکندیم
و آن را بدون واهمه یا شرمی
سوی برادران خود افکندیم
آن خِلطهای نفرت ما در باد
همچون حباب
رقص زد و چرخید
مانند گردباد به خود پیچید
برگشت و بر رخ خودمان افتاد !
[ در آن میانه ما همگی غمگین
دامادهای ناتنی ما شاد !! ]
۱۶ آذر ۸۸