پیر چنگی

استاندارد

اگر رومی روم، اگر زنگی ام
اگر نغمه ساز بدآهنگی ام

همین نکته در یاد من مانده است
از آن پیر آشفتهّ چنگی ام

که ای عشق باید بخوانم تورا
شبی با تمامیّ دلتنگی ام

و فارغ شوم جز تو از هر چه هست
رها گردم از ننگ بی ننگی ام

پر از حیرتم، غربتم، نغمه ام
مبین این چنین ساکت و سنگی ام

چه شوری ست در جان بی تاب من
از این بادهّ ناب گلرنگی ام

بهار آمد اما عبوری نکرد
پس از تو ز هفتاد فرسنگی ام!

 


بهارانتان فرخنده باد!

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *