طوطی و آینه !

استاندارد

در پس آینه طوطی صفتم داشته اند
آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم

 

 قدیم وقتی می خواستند استعداد سخنگویی طوطی را شکوفا کنند ، او را در جلو آینه ای قرار می دادند. آن گاه کسی از پس پرده سخن می گفت. طوطی عکس خود را در آینه می دید و تصور می کرد طوطی دیگری در آینه حرف می زند و او نیز به واسطه قوه تقلید سخن گفتن می آموخت.

 

 با توجه به آنچه گذشت , این ابهام برای برخی پیش آمده که چرا حافظ تعبیر ” پس آینه ” را به کار برده و درست تر آن بود که  -در صورت یاری کردن وزن – از تعبیر ” پیش آینه ” و امثال آن  بهره می برد , چون طوطی را در پیش آینه می ایستانده اند نه در پس آن! برخی نیز علاقه دارند با تو جیهاتی “در پس آینه ” را ” در پیش آینه ” معنی کنند تا با این تکلف غبار شبهه  از سخن حافظ سترده باشند!

 

باید توجه داشت که تعبیر ” پس آینه ” در بیان همین مضمون , تنها به حافظ اختصاص ندارد. در منشآت خاقانی آمده است:

چنانک طوطی در آینه نگرد و معلمش در پس آینه تلقین می کند . او خود را می بیند و اگر داندی که اوست , هرگز …یاد نتواند گرفت.

او در دیوان نیز بارها به داستان طوطی و آینه اشاره کرده و از جمله آورده است:

من چو طوطی و جهان در پیش من چون آینه ست

لاجرم معذورم ار جز خویشتن می ننگرم

 

هر چه عقلم در پس آیینه تلقین می کند

من همان معنی به صورت بر زبان می آورم

در آثاری چون نزهت نامه علائی و نفایس الفنون نیز همین تعبیر در بیان این نحوه آموزش طوطی ذکر شده است.با توجه به تاثیر پذیری حافظ  از  ابیات و مضامین و شیوه سخنوری خاقانی بعید نیست که ” در پس آینه..” از رهگذر آشنایی با شعر خاقانی به ذهن حافظ راه یافته باشد.

 

   اما از لحاظ لفظی نیزباید توجه داشت که ” در پس آینه ”  قیدی است برای  فعل ” داشته اند ” و  نشان می دهد”  بر پای  داشتن  طوطی در برابر آینه ” از پس آن صورت گرفته  و این قید , حالت استاد سخن آموز نسبت به آینه را بیان می کند , نه وضع و حالت طوطی را!

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *